راهنمای دیداد برای کارگران و کارفرمایان در خصوص حقوق کارراهنمای دیداد برای کارگران و کارفرمایان در خصوص حقوق کار

بازدیدها: 0

اشتباهات مالی کارآفرینان هشت مرحله ای اشتباهات مالی کار افرینا در مواقع شروع کار

در مورد نحوه‌ی مدیریت مالی کسب‌وکارها نظرات متفاوتی وجود دارد. اما یک اصل کلیدی در این رابطه وجود دارد؛ بودجه‌ی مالی را مثل سرمایه‌ی شخصی خودتان مصرف کنید.

معمولا کارآفرینان برای بقا‌ی شرکت در روز مبادا بیش‌ از حد به صرفه‌جویی روی می‌آورند. در واقع سعی می‌کنند تا حد امکان دست به جیب نبرند. به‌ندرت می‌توان

از آن‌ها مخارج بی‌رویه یا هزینه‌های تبلیغاتی گزاف مشاهده کرد. این صرفه‌جویی‌ها نوعی اعتماد کاذب به درایت مالی در آن‌ها به وجود می‌آورد و متأسفانه از

نکته‌ی مهمی غافل می‌شوند. در واقع اشتباه اصلی مخارج اضافه نیست، بلکه هزینه‌های اضافه در زمان‌های نامناسب است.

در ادامه به تعدادی از این اشتباهات از دیدگاه مینارد وب (فعال اقتصادی) اشاره می‌کنیم:
۱- هزینه‌‌های زود‌هنگام:
اگر هنوز محصولی به بازار عرضه نکرده‌اید و بالطبع درآمدی ندارید، لازم است که به غیر از توسعه‌ی محصول، مخارج اضافه برای خود نتراشید.
۲- عدم هزینه‌‌ی کافی:
با رونق گرفتن کسب‌وکار، اختصاص بودجه‌ی مناسب برای توسعه‌ی زیرساخت‌ها و نفوذ تبلیغاتی به‌منظور شکست رقبا و در اختیار گرفتن سهم بیش‌تری از بازار، بسیار ضروری است.
۳- استخدام زود‌هنگام تیم فروش:
اگر یک محصول تجاری تولید می‌کنید، تشکیل دپارتمان فروش قبل از تولید یک اشتباه محض است.
۴- بوروکراسی اداری:
تشکیل معاونت مالی یا منابع‌انسانی قبل از جاافتادن در کسب‌وکار خردمندانه نیست. در صورت نیاز حتی می‌توانید این وظایف را به شرکت‌های ثالث برون‌سپاری کنید.
۵- تجملات دفتری:
بسیاری از کارآفرینان ذاتا صرفه‌جو هستند؛ اما بسیاری از‌ آنان در برابر دکوراسیون و مبلمان اداری نفس ضعیفی دارند. توجیه آن‌ها برای هزینه‌های سنگین

زیبا‌سازی فضای اداری، تشویق و تحریک کارکنان به فعالیت حرفه‌ای‌تر و تأثیرگذاری بر ذهنیت مشتریان و مراجعه‌کنندگان است.

۶- پرداخت حقوق و مزایا‌ی اضافه:
پیشنهاد حقوق بالا در قدم‌های ابتدایی استارتا‌پ بهترین راه برای هدر دادن سرمایه است. در یک استارتاپ همه‌ی افراد باید ریسک را به عهده بگیرند و پرداخت

غرامت بر اساس سهم و انصاف باشد.

واقعیت تلخ مدیریت این است که اگر دخل‌وخرجتان متناسب نباشد و نتوانید مخارج را کاهش دهید یا درآمد اضافه‌ای ایجاد کنید، باید سرگردانی در دادگاه‌های مالی

را پیش‌روی خود تجسم کنید.




دلایل بی انگیزگی کارکنان

به جای اینکه در معرض مشکل باشیم، این مهم است که درک کنیم ما به‌عنوان یک انسان به حس انگیزه و معنی‌دار بودن کاری که انجام می‌دهیم نیاز داریم. این

بخشی از بیولوژی ماست. در حقیقت، یک بخشی در مغز ما به نام Seeking System (سیستم جست‌وجویی که در بخشی از مغز انسان قرار داشته و برای فراگیری

مهارت‌ها انگیزش ایجاد می‌کند) وجود دارد که برای یاد گرفتن مهارت‌های جدید، انجام وظایف چالش‌برانگیز اما معنی‌دار تولید امواج طبیعی می‌کند.

هنگامی که ما این خواسته‌ها را دنبال می‌کنیم، مقداری دوپامین دریافت می‌کنیم که انتقال‌دهنده عصبی بین انگیزه و لذت است که باعث می‌شود ما بیشتر در این

فعالیت‌ها شرکت کنیم و زمانی که سیستم خلق انگیزه در مغز ما فعال است، ما بیشتر احساس با انگیزه بودن، هدفمند بودن و پرانرژی بودن می‌کنیم. در حقیقت

می‌توان گفت بیشتر احساس زنده بودن می‌کنیم.

کاوش کردن، آزمایش کردن، یادگرفتن؛ این همان شیوه و سبکی است که ما باید زندگی و کار کنیم. مشکل این است که کارمندان بی‌شماری نمی‌توانند در این

فعالیت‌ها شرکت کنند، زیرا رویکرد سازمان‌های ما جلوگیری و ممانعت از انجام چنین کارهایی است.

با وجود این مشکلات، رهبران می‌توانند بدون تغییر اساسی در فرهنگ و ساختار سازمانی، سیستم برانگیختن انگیزش در ساختار عصبی مغز کارکنانشان را فعال

کنند و براساس تجربه همکاری که من با رهبران سازمان‌ها در سراسر جهان داشته‌ام، اعتقاد دارم شما قادر خواهید بود که به تمامی اهداف کسب‌و‌کار دست یابید

درحالی‌که زندگی کارکنان را نیز بهبود بخشید.

سه مساله کوچک اما پراهمیت که سیستم خلق انگیزش کارکنان را برمی‌انگیزد وجود دارد:

1️⃣آنها را تشویق کنید تا نقاط قوت خود را ارائه دهند.

2️⃣فرصتی برای آزمایش، تحقیق و توسعه برای آنها فراهم کنید .

3️⃣به آنها کمک کنید تا اهداف کاری را جزئی از اهداف شخصی خود بدانند و برای تحقق آن تلاش کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 + 6 =